کد مطلب:314038 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:200

عنایت باب الحوائج ابوالفضل العباس به جوان دانشجوی مازندرانی
جناب حجةالاسلام و المسلمین، آقای حاج شیخ عبدالوهاب سلطانی، طی مكتوبی چنین نقل كردند:

شهرستان فریدون كنار از جمله ی شهرهای ساحلی كشورمان است كه در استان مازندران و در 12 كیلومتری شهرستان بابلسر قرار دارد. حقیر مدتها به عنوان منبر و ارشاد ماههای رمضان و محرم و صفر از حوزه ی علمیه ی قم به آن دو شهر مسافرتهای ممتد داشته ام، بخصوص در شهر فریدون كنار و حومه ی آن قریب 18 سال سابقه ی منبر رفتن در ایام تبلیغی دارم.

در آنجا محله ای به نام «كاردگر محله» وجود دارد كه در حدود 6 كیلومتر با فریدون كنار، فاصله داشته و در مسیر جاده ای كه از آمل (از طریق درویش خیل) به فریدون كنار می رود واقع است. در كاردگر محله، ایام عاشورایی به دعوات محترمین محل به ارشاد و تبلیغ مشغول بودم. مطلب جالبی كه برای همه قابل اهمیت و درخور توجه می باشد داستان عنایت خاص باب الحوائج، عبد صالح الهی، پرچمدار كربلا و حامی حرم حسین بن علی علیهماالسلام حضرت قمر بنی هاشم عباس بن علی علیهماالسلام به جوان دانشجویی است كه تحصیلات عالی خویش را در تهران می گذراند و حقیر و متجاوز از سیصد نفر از اهالی منطقه در شب تاسوعای حضرت حسین علیه السلام شاهد آن بودیم.

چگونگی آنكه: در پایان منبر، اطلاع دادند كه قدری سخن ادامه پیدا كند، به سبب اینكه هیئتی از محل، كه حدود 10 كیلومتر با اینجا فاصله دارد، عازم این مكان هستند. دقیقا نیم ساعت بیشتر نگذشت كه جمعیتی متشكل از مرد و زن و جوان به صورت هیئت با تشریفات خاصی كه یك پرچم و یك گوساله ی جوان همراه



[ صفحه 432]



داشتند وارد محوطه ی ما شدند. در این محل، جایگاهی است كه دارای ساختمان رفیع و حرم و زایرسرا برای زائرین می باشد و معروف است كه این مكان مورد توجه حضرت عباس باب الحوائج علیه السلام الی الله قرار دارد، و جدا نه تنها اهالی محل به این مكان توجه دارند بلكه تمام منطقه به این مكان چشم دوخته اند. مردم نذورات زیادی برای حضرت عباس علیه السلام به این محل می آورند و به خصوص در شبهای محرم تاسوعا و عاشورا برای ادای حوائج و شفای مریض در زایرسرا بیتوته دارند.

ماجرای آن شب فراموش نشدنی چنین است. هیئت مزبور وارد حسینیه شد و روحانی آن محل كه ایام عاشورا در آنجا منبر می رفت، به مدت یك ربع از عظمت حضرت عباس علیه السلام و دعا و آثار آن صحبت كرد. فرد دیگری كه از محترمین محل بود برخاست و جوان بلندبالا و خوشرویی نیز كه حدود 24 سال یا بیشتر سن داشت در كنار وی ایستاد. فرد محترم، به معرفی جوان پرداخت كه: ایشان دانشجویی است اهل این منطقه و چند سالی است در تهران دوران دانشجویی را می گذراند. سپس جزئیات كسالت جوان به علت سرایت مواد شیمیایی در دوران آموزش را مشروحا بیان داشت و معلوم شد كه، بر اثر فعل و انفعالات مواد شیمیایی كه مستقیما با دست جوان دانشجو سروكار داشته است، گویا در اثر خراش پوست دست، جوان مزبور به بیماری پوستی مبتلا شده و پس از معاینات اطبای تهران تشخیص داده می شود كه وی به مرض صعب العلاج سرطان مبتلا گردیده است و بایستی حتما جهت مداوای كامل نزد اطبای خارج از كشور برود. خاندان جوان با توجه به بضاعت مالی كه داشتند، وسیله ی حركت وی را به خارج از كشور آماده كردند. وجوه زیادی تبدیل به ارز شد و جوان به همراه خانواده و نزدیكان خویش تهران را به قصد معالجه در خارج از كشور ترك كرد.

پس از رفتن جوان، خواهر و مادر و خلاصه بستگان نزدیك وی نیز بیكار نمی نشینند و از محل به جایگاه معروف حضرت ابوالفضل العباس باب الحوائج علیه السلام می آیند و نذر می كنند و برای سلامتی جوان متحصن می شوند. جوان مریض، برای مداوا در خارج از كشور چند روز به دكترهای متخصص مراجعه می كند. شورای پزشكی نظر می دهد كه وی به هیچ وجه كسالتی را كه دكترها و اطبای ایران تشخیص داده اند ندارد و در نتیجه پس از چند روز اقامت و مراجعه ی مكرر به دكترهای



[ صفحه 433]



مختلف خارجی، آنان نامه ای برای دكترهای ایرانی، كه بیمار را قبلا معاینه كرده و نظر داده بودند، می نویسند كه هیچ گونه آثار بیماری در این جوان وجود ندارد! آری، جوان به خارج از كشور عزیمت كرد تا شفا یابد، ولی دل خواهر و مادر جوان به دنیای معرفت و توسل به درگاه حضرت باب الحوائج عباس بن علی علیهماالسلام پرواز نمود و بر بام مقصود نشست. در بازگشت جوان، شبانه مجلسی برپا كردند و گوساله ای را سر بریدند و از اهالی تقاضا نمودند كه یك ساعت بمانند. سپس با وسایل زودپز، گوشت را طبخ كردند همه از آن گوشت نذری باب الحوائج علیه السلام برای شفای جوان دانشجوی مازندرانی، خوردند.

السلام علی العبد الصالح و المطیع لله و لرسوله و لأخیه الحسین علیه السلام و علی من اتبع الحق و رحمة الله و بركاته.

این خاطره را حسب تقاضای جناب حجةالاسلام و المسلمین حاج آقای ربانی خلخالی نقل كردم تا در كتاب ایشان چاپ شود. [1] .


[1] شب تولد كريمه ي اهل بيت حضرت فاطمه ي معصومه دخت گرامي باب الحوائج حضرت موسي بن جعفر عليهم السلام. اول ذيقعدةالحرام 1418 مطابق 9 / 12 / 76.